باران نم نم خواهد بارید و بوی خاک برخواهد خاست
و پرستوها نغمهخوان به پرواز درمیآیند؛
غوکها در آبگیرها میخوانند
و درختهای آلوی وحشی در مِهی لرزان غوطهورند؛
سینهسرخها جامهی آتشین به تن میکنند
و بر پرچینها نغمه سر میدهند؛
هیچکدام از جنگ آگاه نخواهند شد
برای هیچکدام اهمیت ندارد که جنگ به پایان برسد.
برای هیچکدام، نه پرنده نه درخت، اهمیت نخواهد داشت
که نوع انسان بهکلی از میان برود؛
و بهار، آنگاه که به همراه سپیدهدم طلوع میکند
نخواهد دانست که ما دیگر نیستیم.
سلام
خیلی قشنگ بود .ترجمه ی خیلی خوب داشت .وای بوی خاک ..دیوونه کننده اس .خیلی قشنگ تموم شد
تکان دهنده بود. بد!
سلام
تامل بر انگیز بود و زیبا
از اظهار نظر اندیشمندانه ات در وبم ممنونم
لینک شما را افزودم
ممنون
سلام
مخلص
با مطلبی آسیب شناختی در خصوص بخران تصادفات راهنمایی و رانندگی در ایران با عنوان " جنگ در جاده های ایران " به روزم
نظر شما برای ایجاد دیالوگ در این موضوع مد نظر است
هی یوزپلنگ بیدار شو
نوشته هات دوس دارم
آپ تو دیت